پرسه زنی در خیابان بالاترین
Posted by Sara Raha در نوامبر 17, 2007
این وبلاگ به خانه جدیدی منتقل شده است. روی این عکس کلیک کنید.
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
This entry was posted on نوامبر 17, 2007 در 1:41 ق.ظ. and is filed under اجتماعی.
You can follow any responses to this entry through the RSS 2.0 feed.
You can leave a response, یا trackback from your own site.
pooyaa said
البته این مسأله ( محجوب بودن دخترها) بیشتر مربوط به نسل گذشته است.
امروزه دخترها تمام وسایل و امتیازات پسرها را دارند (به قول ترکها ایمکانات ..)، مثل متلک و لات بازی و حتی دختربازی!
من که شخصآ بعضی وقتها به دخترها حسودیم می شه چون بعضس امکاناتی که دخترها دارند ما پسرها نداریم چون من هم اگه می تونستم موهامو رنگ کنم و آرایش کنم و لباسهای شیکی که دخترها میپوشند بپوشم از خیلیهاشون خوشگلتر میشدم. 🙂
___________________________________________________
سارا: آن نتوانستن پسرها هم مال نسل گذشته بود! پسرها هم که ماشاالله الان همه آن کارهایی را که شما فرمودید دلتون می خواد انجام می دهند. حالا اگر عوض زیباتر شدن زشت تر بنظر میایند بحث دیگری است!
kochebagh said
پرسه زدن تو وب نباشه،دیگه زندگی مفهومش رو از دست می ده!
(به این می گن اعتیاد )
مرتضي كريمي said
ولي آن كودك سوت نمي تواند بزند!///
متن خوبي بود. نگاه يك آدم با تجربه كه ابعاد مختلف فضاي مجازي را ديده است. كپي اش كردم تا بعدا اگر خواستم روي انيترنت كاري تحقيقاتي انجام دهم از آن استفاده كنم.
عرفان نجف آبادی said
درباره لینک من که توی بالاترین به این آدرس
https://balatarin.com/permlink/2007/11/17/1175204
نوشته بودید:
چرا به سایت اصلی عکس لینک ندادید؟ فقط برای بیننده پیدا کردن بلاگ؟
جواب من:
شما از کجا مطمئنید عکس از جایی کپی شده؟ من «عرفان نجف آبادی» که اکانت erfanna را دارم، لینک عکسی رو فرستادم که خودم گرفتمش و برای اولین بار توی وبلاگ خودم منتشر شده. می تونید اسمم رو کنار عکس ببینید
با این حال ممنون از این که نگران کپی رایت و حقوق عکاسان هستید.
__________________________________________________
سارا: آقا شرمنده, جدا معذرت می خواهم. حق با شماست. خطای این فونتهای ریز و مونیتور کوچک من بود. من معمولا عجله نمی کنم در منفی دادن. باز هم فراوان معذرت می خوام. یک لینک دیگه بگذارید تا تلافی کنم. آه یه راهی بنظرم رسید که برای همین لینک شما تلافی منفی ام را کنم. چند دقیقه صبر کنید…. دوستان خواننده: لطفا خطای مرا در باره لینک عرفان برید جبران کنید. سپاسگزار همگی تان خواهم بود.
شهرام said
من این وسط به همان آرزوی نوجوانی ام که تماشای مردم در حال پرسه زنی در خیابان بود, بسنده می کنم. البته به غیر از خودم که گاه با دوستان نادیده خوبی که پیدا کرده ام اختلاط می کنم, گاهی وقتها آن کودک متین و محجوبٍ در من هم کمی, فقط یکمی, متلک می گوید!!
بله. کاملا مشخصست که گاهی سربهسر دوستان میگذارید و یواشکی متلک بارشان میکنید؛)
ایمانی said
با سلام من خیلی دوست دارم با ورد پرس آشنا بشم اگه ممکنه از داخل وبلاگم پی ام بدید من از 9 تا 9 آن لاین هستم
شیخ الشیوخ said
ما که اون زمون که باید توی کوچه ها پرسه میزدیم نزدیم
حالا اینجا میزنیم!
pooyaa said
سارا خانم:
بیایم یه کم با احساس هم دلانهSympathetic- به مسئله نگاه کنبم:
بقول شما دختر و پسر بودن مهم نیست. انسانیت مهم است.
من شخصا طرفدار احقاق حقوق زنان هستم. جون هنوز تفکرات قدیمی که متعلق به تارخ است در جامعه رواج دارد
منظور دیگری از مطلب خودم (که با شوخی مطرح کردم) داشتم.
منظورم این بود که الان شرایطی در تمدن بشری پیدا شده که خانم ها می توانند بسرعت پیشرفت کنند و براحتی از آقایان هم بگذرند. کما اینکه در بعضی جاها این مسئله اتفاق افتاده در دانشگاهها تعداد دخترها (بغیر از رشته های فنی) از پسرها بیشتر است.
در تحصیلات متوسطه دخترها بهتر درس می خوانند. پس در دو یا سه نسل آینده پسرها بی سواد تر از خانمها خواهند بود. و در این دوره علم یعنی ثروت و قدرت. پس آینده در اختیار خانمهاست (من خودم از این مسئله خوشحالم)
واما حالا برگردیم به شوخی خودمون:
پسرها از اولش هم همه کاری بد رو می تونستن انجام بدن ولی دخترها نمی توستند! (خودتون گفتید)
به هر حال فکر کنم منظور ها یکی است و فقط در صحبت سوِتفاهم میشه
مممون از وقتتون
___________________________________
سارا: ممنون از کامنت شما. ولی چون در این نوشته بحث تفاوتهای بین دختر و پسر اصلا مد نظر نبوده من بحث مورد نظر شما را ادامه نمی دهم. اشاره من به دختر بودن و عدم امکان کنار خیابان ایستادن از زاویه یک امر شخصی و فقط به عنوان چاشنی اصل مطلب بوده است. بحث شما جان کلام این نوشته را عوض می کند و آن منظور نبوده است. احتمالا شما دنباله جواب من به امیر را که در باب لینک دیگری بود ولی زیر این لینک در بالاترین عنوان شده بود, گرفته اید و به آن جواب دارید می دهید. ولیکن آنهم جای دیگری می طلبد که در این مختصر نمی گنجد.
موفق باشید.
pooyaa said
سارا خانم:
بله حق با شماست.
مخلصیم.
modir said
سلام خانم رها . می شه بگید چرا ترانه هاتون رو تو وبلاگتون نمی زارید ؟ ( البته اگه شما رو اشتباه نگرفته باشم . )فقط می خوام دلیل شما رو بدونم .
________________________________________________
سارا: سلام دوست عزیز. ممنون از لطف شما ولی من آن سارا رهای خواننده نیستم!
دشت سبز said
سلام فقط می خواستم بگم نوشته هات رو می خونم. اغلب هم احساس می کنم نوعی افسردگی و دلمردگی در اون هست. دلم می خواست شاد تر باشی. دائما انگار تنها مسئله این است که آدم ها ، پلیس ها ، حکومت ها …. اشتباه می کنند، آدم می کشند،…… ایکاش کمی هم از آواز پرندگان و صدای باران و پیوند با طبیعت می نوشتی. گرچه از این ها هم می نویسی اما تلخ. باور نمی کنم که تو این قدر تلخ شده باشی . با اون روحیه لطیف و زیبا که همیشه زیبایی ها رو می دید.وبلاگت رو که می خونم نمی دونم چرا همیشه یاد شعر نیما می افتم پای آبله ز راه بیابان رسیده ام …..
____________________________________
سارا: سلام دوست خوبم, تلخ شده ام؟ نه هنوز در فاصله بین دو بدبختی احساس خوشبختی می کنم و در آن فاصله شادم! تقصیر من چیه اگر موج ایجاد بدبختی و غصه در عصر ما سرعت گرفته و یواش یواش اصلا داره سیگنال پیوسته میشه!! بیخود میگن عصر دیجیتال, مرگ و میرها, گرفتنها و زندان کردنها وغصه ها آنالوگ شده!!
فاصله ای برای خوشبختی « آوای موج said
[…] آخرین نظرات کمانگیر on انقلاب سلولی: بر…pooyaa on انقلاب سلولی: بر…وحید on جدال با مرگ بر لب…جدال با مرگ… on وقتی که حماقت و ج…دشت سبز on پرسه زنی در خیاب… […]
modir said
خانم رها منظور من هم خواننده نبود ( مگه سارا رهای خواننده هم داریم ) . من همچین نامی را در وبلاگ آقای بابک صحرایی در بخش نظرات دیده بودم که ایشان ترانه سرا بود . در هر صورت بنظر می رسد فقط یک تشابه اسمی بوده است . ممنون .
الف.ک said
برام جالب بود حرفایی که زده بودین… منم پرسه زدن بین مردم و فکر کردن بهشون رو دوست دارم،اگرچه تا حالا به بالاترین سر نزدم چون برای ما فیلتر ِ …
کنجکاوم کردین فیلترشکن جدید پیدا کنم و یه سر بزنم!
______________________________
سارا: سلام دختر خوب! فکر کردم که دیگه ما رو فراموش کرده ای….! بالاترین رو یه دونه «اس» بعد از «اچ-تی-تی-پی» بگذاری دیگه فیلتر نیست.
زنده باشی رفیق. برام بنویس از خودت یکمی….